یکشنبه 90 اردیبهشت 11 , ساعت 8:5 عصر
بهار عشق شکوفا نمی شود بی تو
بیا که غنچه ی دل وا نمیشود بی تو
بر آی از افق ای آفتاب صبح امید
که شب رسیده و فردا نمی شود بی تو
هزار چشمه جوشان به دشتها جاریست
یکی روانه ی دریا نمی شود بی تو
ز سرد مهری شبهای هجر دلتنگم
بیا که عقده ی دل وا نمی شود بی تو
بیا،بیا گره از کار عاشقان بگشای
که عشق و عاطفه معنا نمی شود بی تو
علیرضا قنادی
نوشته شده توسط روح الله | نظرات دیگران [ نظر]
لیست کل یادداشت های این وبلاگ